سید علی حسینی خامنه ‏ای سومین رئیس جمهور ایران

سید علی حسینی خامنه ‏ای رهبر جمهوری اسلامی ایران است. وی پس از آیت الله خمینی (روح الله خمینی، امام خمینی) از طرف مجلس خبرگان رهبری ایران رهبر جمهوری اسلامی ایران شد.


تولد و خانواده

وی درخانواده‌ای روحانی ،متدین و مذهبی در روز ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۱۸ (برابر با ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۹ میلادی) در شهر مشهد ایران به دنیا آمد. پدرش سید جواد حسینی خامنه‌ای از مجتهدان مشهد به شمار می‌رفت و جدش سید حسین خامنه‌ای از روحانیون آذربایجانی مقیم نجف بود.

وی از طرف مادر از نوادگان معلم ثالث میرداماد است که با این حساب از نوادگان محقق کرکی هم به حساب می‌آید.

 دوران کودکی و تحصیل

در سن پنج سالگی به مکتبخانه و پس از مدتی به یک مدرسه ابتـدائی اسلامی به نام دارالتعلیم دیانتی رفت و تحصیلش را تا اخذ مـدرک دیپلم ادامه داد.

وی از دوره دبیرستان، خواندن جامع المقدمات و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر استادان وقت ادبیات و مقدمات را خواند.

وی کتب ادبی از قبیل جامع المقدمات، سیوطی، مغنی را نزد مدرّسان مدرسه سلیمان خان و نوّاب خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت می‌کرد. کتاب معالم را نیز در همان دوره خواند. سپس شرایع الاسلام و شرح لمعه را در محضر پدرش و مقداری را نزد آقا میرزا مدرس یزدی و رسائل و مکاسب را در حضور شیخ هاشم قزوینی و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. وی در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزواری را ابتدا از جواد آقا تهرانی و بعدها نزد شیخ رضا ایسی خواند.

 سفر به نجف و تحصیل در قم


در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عازم نجف شد. در مدت اقامت کوتاه خود از دروس سید محسن حکیم، ابولقاسم خوئی و محمد شاهرودی بهره برد و با مشاهده‌ی وضعیت تحقیق و تدریس در نجف تصمیم به تحصیل در آن شهر گرفت. اما به دلیل مخالفت پدر پس از هفت ماه به ایران بازگشت.[۱]

پس از آن از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شد و از درس محمدعلی بروجردی، مرتضی حائری یزدی و محمدحسین طباطبایی بهره جست و در درس فقه و اصول سید روح‌الله خمینی شرکت جست. در سال ۱۳۴۳ یک چشم پدر وی بر اثر بیماری آب مروارید نابینا شد. پس از آن علی‌رغم علاقه‌اش به تحصیل در قم، برای مراقبت از پدر به مشهد بازگشت.[۲]

مبارزات سیاسی پیش از انقلاب

آیت‌الله خامنه‌ای خود را «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی سید روح‌الله خمینی» میداند اما به گفتهٔ خودش نخستین جرقّه‌های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با نظام پهلوی را «سید مجتبی نوّاب صفوی» در ذهن او به وجود آورده ‌است. در سال ۱۳۳۱ هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه‌ای از فدائیان اسلام به مشهد رفته بود و در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجانی را در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و مخالفت با شاه و انگلیس و ادعای دروغگو بودن آنان نسبت به ملـّت ایران، ایراد کرد. آیت‌الله خامنه‌ای یکی از طـّلاب جوان همان مدرسه بوده است. او به گفتهٔ خودش به شدّت تحت تأثیر سخنان نوّاب واقع شده است.
   
همان وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد.    
   
همراه با نهضت آیت الله خمینی


نخستین بار در محرّم سال ۱۳۳۸ از سوى امام خمینى مأموریت یافت که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند. بدین خاطر در ۹ محرّم «۱۲ خرداد ۱۳۴۲» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن روز به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین ۱۵خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا زندانى شدند.

دوّمین بازداشت

در بهمن ۱۳۴۲ - رمضان ۱۳۸۳- آیت الله خامنه‌ای با عدّه اى از دوستانشان براساس به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. به دلیل سخنرانى های به ویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم شاه ـ در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، ساواک شبانه او را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. وی حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى در زندان قزل قلعه زندانى شدند.

سوّمین و چهارمین بازداشت

به دلیل کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. بدین خاطر در سال ۱۳۴۵ در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ ۱۳۴۶ـ دستگیر و محبوس شد. وی بار دیگر توسط ساواک پهلوى در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانى گشت.

پنجمین بازداشت

وی درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد: «از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».

 بازداشت ششم


در بین سالهاى ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنه‌ای در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن(ع)» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل می‌شد. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانه آیت الله خامنه‌ای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلول انفرادى نگه داشته شدند . سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.

در تبعید

در اواخر سال ۱۳۵۶، رژیم پهلوی وی را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوجگیرى مبارزات انقلاب ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت.

در آستانه پیروزى
درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت سیّد روح الله خمینی از پاریس به تهران، و از سوی ایشان «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت شخصیت هایى همچون مطهرى، بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه‌ای نیز به فرمان امام به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط مطهرى به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

انتخاب به رهبری جمهوری اسلامی

وی پس از فوت آیت الله خمینی به سمت رهبر ایران منصوب شد.

فتوای قتل سلمان رشدی

وی پس از فتوای امام خمینی در مورد قتل سلمان رشدی در نماز جمعه تهران به عنوان خطیب جمعه نوید پذیرش توبه سلمان رشدی در اسلام را داد. این نظر وی با واکنش شدید امام خمینی روبرو شد. خمینی روز بعد گفت کسی که در این مورد توبه را جایز میداند از اسلام هیچ نمی داند.

فعالیت‌ها و سوانح پس از انقلاب

    * پایه گذاری حزب جمهوری اسلامی با همکاری و همفکری: آیت الله بهشتی، محمدجواد باهنر، هاشمی رفسنجانی دراسفند ۱۳۵۷.
    * معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸.
    * سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸.
    * امام جمعه تهران، ۱۳۵۸.
    * نماینده آیت الله خمینی در شورای عالی دفاع، ۱۳۵۹.
    * نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸.
    * حضور در جبهه‌های جنگ با عراق، در سال ۱۳۵۹.
    * ترور نافرجام در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران.
    * ریاست جمهوری؛ به دنبال ترور محمد علی رجایی دومّین رئیس جمهور ایران، وی در مهر ماه ۱۳۶۰ به مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
    * ریاست جمهوری؛از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ برای دوّمین بار برای این مقام انتخاب شد.
    * ریاست شورای انقلاب فرهنگی، ۱۳۶۰.
    * ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶.
    * ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸.
    * رهبری جمهوری اسلامی ایران، وی پس از درگذشت آیت الله خمینی با انتخاب مجلس خبرگان به رهبری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد، ۱۳۶۸.

آثار و نوشته‌هاو تألیف و تحقیق

    * طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
    * از ژرفای نماز
    * گفتاری در باب صبر
    * چهار کتاب اصلی علم رجال
    * ولایت
    * پیشوای صادق
    * وحدت و تحزّب
    * هنر از دیدگاه آیت الله خامنه‏ای
    * درست فهمیدن دین
    * عنصر مبارزه در زندگی ائمه
    * روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا
    * ضرورت بازگشت به قرآن
    * سیره امام سجاد
    * امام رضا و ولایتعهدی
    * تهاجم فرهنگی
    * حدیث ولایت

ترجمه

   1. صلح امام حسن ، تألیف راضی آل یاسین.
   2. آینده در قلمرو اسلام، تألیف سید قطب.
   3. مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، تألیف عبدالمنعم نمری نصری.
   4. ادعانامه علیه تمدّن غرب، تألیف سید قطب.


پانویس

   1.  http://www.khamenei.ir/FA/Biography/index.jsp
   http://www.khamenei.ir/FA/Biography/index.jsp. 2   


منابع

    *ویکی پدیا
    * کتاب «پرتوی از خورشید» تالیف: شیرازی، علی، ۱۳۸۵، چاپ شانزدهم، رقعی، شومیز، ۲۰۸ص، با اختصار و ویرایش جدید.

نظرات 1 + ارسال نظر
ارمان 15 مرداد 1390 ساعت 16:47

بارک الله!
احسنت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد